سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از امام رضا علیه السلام پرسیده شد : آیا مردم می توانند پرسیدن از چیزی را که بدان نیاز دارند واگذارند؟ فرمود : نه . [یونس بن عبدالرحمان از برخی یارانش]

گمگشته

 
 
دیروز...(یکشنبه 86 شهریور 11 ساعت 1:47 صبح )

ظهرکه‏ طرح سایه هاریخته روی تخت بود
پای لطیف باغچه سوخته و کرخت بود
آه بلند مادرم داشت هزار خاطره
هفت دری هنوز هم آینه دار بخت بود
تا که دریچه بسته شدسقف قفس شکسته شد
فنج کنار ناودان گربه سر درخت بود
هدیه کیف کودکی خنده سطل یاد را
کاغذتکه تکه و دفتر لخت لخت بود
حوض همان و شستشو عمر همان و آرزو
پیرهن جوانیم پیر به بندرخت بود
از پس پلک پنجره می نگرم گذشته را
آمدنم چه سهمگین زیستنم چه سخت بود
قصه زادروز من گمشده بر لب زمان
هفته و ماه و سالهااین همه رفت و جخت بود...



 
پاره تن آفتاب(چهارشنبه 86 تیر 13 ساعت 1:42 صبح )

زنی از قبیله خورشید حجمی از تاریخ را به نور انباشت
که قرنها مرور تاریکی به پرتوهای بلند گیسوانش سایه نمی انداخت
او باور شایستگی انسان به بشارت بهشت وسرگشته حکومت گل سرخ در قرن یخ زده قندیلهای عاطفه بود
آنجا که قساوت ژرف مردمان نابالغ را قامت مهربان مرد رویاهایش حوصله می کرد
او زنی شبیه خود بود بانویی که تیغ به تیغ شمشیرها و شانه به شانه مردان سرسپرده عشق فصلی به نام خود گشود  که تو امروز تنها دلیل انقراض نسلها نباشی
او پاره تن آفتاب است پوریا زنی که افسانه زنده بگوریهای تو را به شرمساریهای ابدی تاریخ آویزه کرد. 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 5  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 11316  بازدید


» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «